amiraliamirali، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

Amir Ali jooon

بدون عنوان

سلام پسر گلم سلام. الان که دارم این مطلب و می نویسم من هستم و تو .از تو چه پنهون لج کردی که من از پشت سیستم پاشم البته حق داری اخه نصف روزی که پیش تو هستم باید فقط برای تو و بابا باشم ولا غیر. اینم یه نوع تعلقه و البته بعدها برای تو ومن خیلی ارزش مند خواهد شد شاید اون قدر گران بها که قابل معاوضه با چیز دیگری نباشد الان اومدی کنارم و می گی: داری بازی می کنی واینو تکرار می کنی و ازم خاستی تا برات بستنی بیارم . میدونی چی میگی: ایشالا بازی کن البته با حالت تحکم آمیز. قربون اون جذبت برم!!!!! این موقع که میشه و بابا اداره ست شما خیلی بهونشو می کنی آخه وقتی هست با تمام خستگیش همه چی رو یادش می ره و مثل دوتا هم بازی از سرو کله هم بالا میرید ...
10 فروردين 1391

گربه من ناز نازیه!

می خام یه شعری رو که این روزا خیلی بهش علاقه نشون می دی برات بنویسم !  گربه ی من ناز نازیه - همش به فکر بازیه - یه توپ داره قلش میده - می گیره باز ولش می ده  گربه لیلی باهوشه -اما زیاد بازیگوشه گربه پوری شیطونه - هی میره بیرون از خونه گربه مصطفی بلاست - بهانه گیر و بد اداست گربه مهدی تنبله - تنبله دسته اوله گربه ی مهری ناقلاست -دشمن مرغ وجوجه هاست ... گربه من قشنگ تره - از همشون زرنگ تره نه شیطونه نه قلدره - نه تنبله و نه پر خوره از همشون خوب تره میون گربه ها سره!!!   ...
10 فروردين 1391

چندتا عکس جدید و یادداشت امروز

سلام مامانی خوبی گلم امیدوارم حال و روز خوبی داشته باشی ! الان الان که دارم یادداشت می ذارم ساعت 17:45 است . بابا خسته از راه رسیده و استراحت می کنه و شما هم خودت رو با چندتا اسباب بازی مشغول کردی ودر حال حاضر سن دقیقت 2 سال و 2 ماه و 22 روز و 22 ساعت و 55 دقیقه می باشد (چه حسن تصادفی مجموعه 2 ها). امروز تا ساعت 4 بیمارستان بودم و وقتی اومدم دیدم عمه منیژه جلوی در ایستاده . سلام کردم و با خنده جواب داد و گفت بابا مهدی  اونو کشونده اینجا تا تو رو ببره برا پی پی کردن. همه خندیدیم و از حساس بودن  بابا مهدیت رو این مساله صحبت کردیم . بعد که اومدم بالا و خاستم دراز بکشم دیدم نخیر ! شما اصلا قصد خوابیدن نداری ومن هم از خابی...
10 فروردين 1391

گربه من ناز نازیه!

می خام یه شعری رو که این روزا خیلی بهش علاقه نشون می دی برات بنویسم ! گربه ی من ناز نازیه - همش به فکر بازیه - یه توپ داره قلش میده - می گیره باز ولش می ده گربه لیلی باهوشه -اما زیاد بازیگوشه گربه پوری شیطونه - هی میره بیرون از خونه گربه مصطفی بلاست - بهانه گیر و بد اداست گربه مهدی تنبله - تنبله دسته اوله گربه ی مهری ناقلاست -دشمن مرغ وجوجه هاست ... گربه من قشنگ تره - از همشون زرنگ تره نه شیطونه نه قلدره - نه تنبله و نه پر خوره از همشون خوب تره میون گربه ها سره!!! ...
10 فروردين 1391

چندتا عکس جدید و یادداشت امروز

سلام مامانی خوبی گلم امیدوارم حال و روز خوبی داشته باشی ! الان الان که دارم یادداشت می ذارم ساعت17:45 است . بابا خسته از راه رسیده و استراحت می کنه و شما هم خودت رو با چندتا اسباب بازی مشغول کردی ودر حال حاضر سن دقیقت 2 سال و 2 ماه و 22 روز و 22 ساعت و 55 دقیقه می باشد (چه حسن تصادفی مجموعه 2 ها). امروز تا ساعت 4 بیمارستان بودم و وقتی اومدم دیدم عمه منیژه جلوی در ایستاده . سلام کردم و با خنده جواب داد و گفت بابا مهدی اونو کشونده اینجا تا تو رو ببره برا پی پی کردن. همه خندیدیم و از حساس بودن بابا مهدیت رو این مساله صحبت کردیم . بعد که اومدم بالا و خاستم دراز بکشم دیدم نخیر ! شما اصلا قصد خوابیدن نداری ومن هم از خابیدن منصرف شدم. ...
10 فروردين 1391

گربه من ناز نازیه!

می خام یه شعری رو که این روزا خیلی بهش علاقه نشون می دی برات بنویسم ! گربه ی من ناز نازیه - همش به فکر بازیه - یه توپ داره قلش میده - می گیره باز ولش می ده گربه لیلی باهوشه -اما زیاد بازیگوشه گربه پوری شیطونه - هی میره بیرون از خونه گربه مصطفی بلاست - بهانه گیر و بد اداست گربه مهدی تنبله - تنبله دسته اوله گربه ی مهری ناقلاست -دشمن مرغ وجوجه هاست ... گربه من قشنگ تره - از همشون زرنگ تره نه شیطونه نه قلدره - نه تنبله و نه پر خوره از همشون خوب تره میون گربه ها سره!!! ...
10 فروردين 1391

چندتا عکس جدید و یادداشت امروز

سلام مامانی خوبی گلم امیدوارم حال و روز خوبی داشته باشی ! الان الان که دارم یادداشت می ذارم ساعت17:45 است . بابا خسته از راه رسیده و استراحت می کنه و شما هم خودت رو با چندتا اسباب بازی مشغول کردی ودر حال حاضر سن دقیقت 2 سال و 2 ماه و 22 روز و 22 ساعت و 55 دقیقه می باشد (چه حسن تصادفی مجموعه 2 ها). امروز تا ساعت 4 بیمارستان بودم و وقتی اومدم دیدم عمه منیژه جلوی در ایستاده . سلام کردم و با خنده جواب داد و گفت بابا مهدی اونو کشونده اینجا تا تو رو ببره برا پی پی کردن. همه خندیدیم و از حساس بودن بابا مهدیت رو این مساله صحبت کردیم . بعد که اومدم بالا و خاستم دراز بکشم دیدم نخیر ! شما اصلا قصد خوابیدن نداری ومن هم از خابیدن منصرف شدم. ...
10 فروردين 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به Amir Ali jooon می باشد